خبرگزاری مهر - گروه استانها - عادله ارشادی: به ورودی آسایشگاه رسیدهایم، بهمرور از همراهم که با سرعت مسیر را طی میکند، فاصله میگیرم، خاطرهای دور ذهنم را برای ورود به چنین محیطی، مخدوش و مشوش کرده است. هراس به جانم افتاده که با چه صحنههایی روبهرو خواهم شد.
سالنهای دایرهای با راهروهای طولانی که به اتاقهای متعدد تقسیمشده را پشت سر میگذارم. آخرین طبقه، محل قرارمان است، همان محلی که قرار است جشن برگزار شود، جشن تولد فصلی کودکان معلول.
وارد یکی از اتاقها میشوم، تختهای کوچک کنار هم چیده شدهاند، اضطرابی عمیق به جانم افتاده که مبادا نتوانم مقاومت کنم، کودکی را میبینیم بااندامی نحیف، دراز کشیده است، فرم چهره از حالت طبیعی خارجشده و دستهایش را بهسختی تکان میدهد، دوسهساله به نظر میرسد، مشتاقانه به زنان و مردانی که در اتاق حضور دارند، مینگرد.
نگاهش که میکنم لبخندی گرم بر صورتم مینشیند، به همه ترسها و تردیدهایی که در وجودم جولان میدهند غلبه میکنم، دستم را بهسوی دستهای کوچکش دراز میکنم، مشتاقانه و دشوار دستم را نوازش میکند.
ناگهان هیولای بغض و اشک همه وجودم را به رعشه درمیآورد، از اتاق بیرون میزنم و به نخستین اتاق خلوت، پناه میبرم.
اینجا، آسایشگاه کهریزک کرج است، محلی برای نگهداری کودکان معلول، همه اتاقها پنجرههایی بزرگ دارد که امکان برقراری ارتباط با کودکان را فراهم میکند.
چرا ما سلامتیم و اینها نه؟ چرا آنها به دنیا آمدهاند؟ چرا اجازه تولدشان صادرشده است؟ حکمت خدا چیست؟ چه کسانی امکان مراقبت از این کودکان معصوم را پیدا میکنند؟ فرشتگانی که در لباس مادریار هستند چه اندازه میتوانند محبت را که حلقه گمشده در زندگی این کودکان است، به آنها هدیه کنند؟ اینها سؤالاتی است که ذهنم را به چالش کشیده است.
نمیتوان خانواده هیچیک از کودکان معلول را برای سپردن آنها به آسایشگاه قضاوت یا سرزنش کردهجوم سؤالات با نگاه به پسرک معلولی که از پشت شیشه دستهایش را روی دستهایم میگذارد و با این اتفاق ساده صدای قهقههاش در فضا طنینانداز میشود، پیوند میخورد. جهان آنها آنقدر ساده و صادقانه است که بیاختیار نگاهم با نگاهشان گره میخورد.
امروز جشن تولد کودکان معلول آسایشگاه کهریزک است، صدای موسیقی از سالن به گوش میرسد، بچههایی که امکان حضور در مراسم را دارند به سالن آمدهاند، روی میز پر است از خوراکیهای خوشمزه، یکی از بچهها که کمی تپلتر است، همه فکرش پیش خوراکیهاست و از کنار آنها تکان نمیخورد. برخی را با صندلی چرخدار آوردهاند، بعضی از کودکان سلامتتر از این به نظر میرسند که بشود از آنها دل کند و در چنین محیطی تنها گذاشت؛ بااینحال نمیتوان خانواده هیچیک از این کودکان را برای سپردن آنها به این آسایشگاه قضاوت یا سرزنش کرد.
جشن آغازشده و کودکان و بازدیدکنندگان با دستها و نواهای خود به شادی محیط افزودهاند. فضا یکباره تغییر میکند و بچهها آرامآرام با تغییراتی که در محیط آنها رخداده ارتباط برقرار میکنند.
شما براتون سخت نیست اینجایید؛ نه، دوست دارم، شرایطتون خوبه؛ بله حضور در آسایشگاه و کمک به این کودکان آرزوی خیلیها است. این مکالمه من با یکی از مادریارها است، احساس خوبی پیدا میکنم، کمکم دارم با محیط هماهنگ میشوم، آن اضطراب و غم اولیه از وجودم دور شده است، بااینحال تماشای درد و کودکان معصوم دل هر بینندهای را به درد میآورد اما وجود کسانی که با عشق و احساس همه محبتشان را نثار آنها میکنند، مرهمی بر این جراحتهاست.
دکتر افشین وجدانی روشن رئیس آسایشگاه خیریه کهریزک با ارائه آماری از کودکان و بزرگسالان معلول ذهنی و جسمی حرکتی این مرکز، گفت: نزدیک به ۲۰۰ کودک و بزرگسال معلول ذهنی و جسمی حرکت در آسایشگاه ما نگهداری میشوند.
وی افزود: خدمات گوناگونی ازجمله پزشکی، درمانی، تغذیهای و روانی به این افراد داده میشود.
۲۰۰ کودک و بزرگسال معلول ذهنی و جسمی حرکتی در آسایشگاه کهریزک نگهداری میشوندبه گفته رئیس آسایشگاه خیریه کهریزک علاوه بر افراد مستقر در مرکز، روزانه نزدیک به ۳۰۰ معلول ذهنی و جسمی حرکتی، هر صبح با حضور در کلاسها و برنامههای آسایشگاه تحت انواع آموزشها و مراقبتهای پزشکی و حرفهای قرار میگیرند.
وجدانی روشن، با اشاره به اینکه برای این افراد کلاسهای مختلفی ازجمله کاردرمانی، گفتاردرمانی، معرق، سفالگری، شعرخوانی، نقاشی، کاردستی و ورزشی برگزار میشود، گفت: نزدیک ۲۰۰ نفر از این افراد سالمند و بقیه کودکانی هستند که با انواع معلولیتها دستبهگریباناند و در این کلاسها آموزشهای مختلف را فرامیگیرند.
وی با اشاره به اینکه تعدادی از مراجعهکنندگان به آسایشگاه بیماران اوتیسمی هستند، گفت: میان وعده و ناهار این کودکان و سالمندان از طریق آسایشگاه تأمین میشود، کوشیدهایم با بهترین امکانات و تجهیزات، مناسبترین خدمات را در اختیار مراجعهکنندگان قرار دهیم صحبتهای رئیس آسایشگاه خیریه کهریزک تمام میشود و باز به فضای سالن بازمیگردم، جشن همچنان ادامه دارد، از فرصت استفاده میکنم و نگاهی دوباره به کودکان میاندازم، برخی جثهای کوچکتر از یک نوزاد دارند، اندامشان اغلب به رشد طبیعی نرسیده و چهرهها از رنجی حکایت دارند که مشخص نیست اندیشه و افکارشان را تا کجا همراهی میکند.
تماشای تعدادی از کودکان که اغلب سنینی کمتر از دو سال دارند زیر حبابهای اکسیژن، با لولههای تنفسی و دستگاههای مختلف، حال آدمی را دگرگون میکند. مادریاری که آنها را پرستاری میکند، از سرگذشت کودکی میگوید که دو بار با مرگ دستوپنجه نرم کرده و به خواست خدا به زندگی بازگشته است. این کودک که حالا دستگاه اکسیژن جزی از زندگیاش شده گویی در این جهان نیست، بااینکه کوچک است ولی غمی بزرگ در چهرهاش نشسته است.
در گوشهای دیگر نوزادی در آغوش یکی از مادریارها است که گویا لحظه ولادت به دلیل از هوش رفتن مادر، دچار عقبماندگی شده، نوزادی که مژههای بلندش بیش از هر چیز جلبتوجه میکند.
۲۸ هزار و ۳۹۳ معلول در استان البرز زندگی میکند
روز عجیبی را پشت سر گذاشتهام، از آسایشگاه که بیرون میآیم باز طوفانی از سؤالات مرا دربرمی گیرد، تعداد معلولان استان چقدر است؟ چه تعداد آسایشگاه و مراکز نگهداری از معلولان در استان فعال است و نظارتها به چه صورت است، جواب این سؤالات پیش داریوش بیات نژاد مدیرکل بهزیستی البرز است، به گفته وی تعداد مراکز نگهداری و آسایشگاههای استان ۷۰ مرکز است که شامل مراکز نگهداری بیماران ذهنی، اعصاب و روان، سالمندان و مراکز روزانه توانبخشی است.
مدیرکل بهزیستی استان البرز گفت: خدمات پزشکی، توانبخشی و مراقبتی در این مراکز به معلولان و کمتوانان ارائه میشود.
هزینههای پزشکی، درمانی و دارویی، کمکهای مالی موردی و معیشتی، کمکهای مستمر نگهداری و خدمات در منزل، کمکهزینه مناسبسازی منازل، انجام امور مربوط به پلاک ویژه معلولان، پیگیریهایی در خصوص مناسبسازی معابر، ایجاد شغل و اشتغال معلولان، ورزش معلولان، پرداخت حق پرستاری و کمکهزینه تحصیلی و دانشجویی ازجمله خدماتی است که به گفته بیات نژاد از سوی بهزیستی استان در اختیار کمتوانان و معلولان قرار میدهد.
وی تعداد کل معلولان استان را ۲۸ هزار و ۳۹۳ نفر اعلام کرد و گفت: از این میزان، تعداد ۱۱ هزار و ۳۶۷ نفر کمتوان جسمی حرکتی و هفت هزار و ۵۴ نفر کمتوان ذهنی هستند.
نظر شما